تفکر خلاق Creative Thinking
در سال 1980 خلاقیت بسیار مورد توجه قرار گرفت و از زوایای گوناگون بررسی شد، به طوری که یکی از موارد توصیه شده توسط سازمان بهداشت جهانی است که ضرورت آموزش آن از دوران کودکی آغاز می شود و تا سنین بزرگسالی نیز ادامه می یابد.
توانمندی تفکر خلاق و رسیدن به راه های ایجاد آن امری است بسیار پر اهمیت، به عبارت دیگر برای افزایش توانمندی فکری، روانی، ایجاد تفکری چند بُعدی و ایجاد توانایی بررسی مسائل از ورای تجربیات شخصی نیاز به آموزش تفکر خلاق به افراد میباشد.
در صورتی که فرد این توانایی را داشته باشد با برخورد هر مشکل و یا چالش به زودی تسلیم نمیشود بلکه بخوبی از عهده کار برمی آید و راه حل های جدیدی خلق می کند، حتی دیگران نیز می توانند از تجارب و خلاقیت های او بهره ببرند، در صورتی که فردی این تبحر و این مهارت را نداشته باشد فردی کلیشه ای و قالبي بار می آید، درواقع فکر او قدرت پرواز ندارد و در صورت بروز مشکل فقط بر اساس فرمول های ذهنی که از قبل داشته و روی تجربیات قبلی خود، اتکا می کند که از هر گونه خلاقیت و تفکر نو به دور است.
فردی که خلاقیت ندارد معلوم نیست از چالش های زندگی به راحتی بیرون بیاید و دچار درگیری و استرس می گردد و فرد را به بن بست می رساند!
باید دانست که فرآیند خلاقیت Creative Process خیلی پیچیده نیست اما به طور اعجاب انگیز و بنیادی کمک میکند تا فرد چالش های ایجاد شده را برطرف نماید.
برای ایجاد ذهنی پویا و خلاق میتوان از بیان داستان، اجرای نمایش و کارهایی شبیه به آن، سؤالاتی در ذهن افراد ایجاد کرد که پاسخ گویی به این سؤالات به تقویت تفکر خلاق کمک خواهد کرد.
حال اگر پرسیده شود آموزش خلاقیت از چه زمانی شروع میگردد؛ باید گفت از دوران کودکی آغاز شده و تا بزرگسالی ادامه مییابد.
از فواید تفکر خلاق می توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) در هنگام تصمیم گیری در کارها، راه های بیشتری به ذهن خواهد رسید.
ب) در زمان بحران ها توانمندی های بیشتری را ایجاد می کند.
ج) این نوع تفکر و این مهارت، هم به روش حل مسئله و هم به قدرت تصمیم گیری کمک شایانی خواهد نمود.
د) با تفکر خلاق میتوان تهدیدها را به فرصت بدل نمود و از چالش های زندگی نهراسید و برای حل مشکلات راه فرار در پیش نگرفت بلکه باید خود را به ورطه مشکلات انداخته و با ذهنی خلاق به حل آن ها پرداخت.
در پایان به بعضی از موانع تفکر خلاق اشاره می نماییم:
- عدم اعتماد به نفس
- ترس از شکست و عدم موفقیت
- عدم تمرکز حواس
- عدم تمایل به ارتباطهای اجتماعی
- عدم انعطاف پذیری
- عادات زندگی (عادت دشمن خلاقیت اند)
- منفی نگری به خود و محیط جامعه