تصمیم گیری Decision Making

گاهی دیده می شود که فردی حدود بیست مغازه پیراهن فروشی را برای خرید یک پیراهن سر می زند ولی باز نمی تواند حتی یک پیراهن بخرد!! چرا که نمی تواند درست، بجا و بموقع و مناسب تصمیم بگیرد.

یکی را به خاطر سایز و اندازه، دیگری را به خاطر رنگ، بعدی را به واسطه قیمت و چهارمی را به خاطر مدل رد می کند ولی بالاخره دقیقه نود یک پیراهن می خرد ولی کاملاً با شک و تردید و این پیراهن را چند ماه می پوشد ولی همواره از خود و خرید خود احساس خوبی ندارد!

آن گاه چنین کسی چگونه می تواند در تصمیم گیری های مهم زندگی خودش، احساس رضایت نماید؟

چگونه می تواند رشته تحصیلی مورد علاقه خود را در دانشگاه انتخاب نماید؟ چگونه می تواند همسری شایسته را برای خود برگزیند؟ و یا چگونه می تواند شغلی مناسب با درآمد مکفی برای خود پیدا نماید؟

چنین افرادی هرچه با مشاورین بیشتری به مشورت بنشینند تا اطلاعات بیشتری کسب کنند و تصمیم گیری بهتری نمایند، اتفاقاً تصمیم گیری برای آن ها مشکل تر می گردد!!

از قضا سرکنجبین صفرا فزود                                   روغن بادام خشکی می فزود. (مولوی)

علت این است که از خود اعتماد به نفس ندارند و چون با موارد و موضوعات بیشتری روبرو می شوند تصمیم گیری برای آن ها سخت تر می شود؛

تنها به دلیل نداشتن اعتماد به نفس لازم و کافی، نظر مشاورین را بر خود الزامی و اجباری می بینند، و اگر نظر مشاورین در بعضی موارد متضاد یا متفاوت باشد کار مشکل تر می گردد!!

در حالی که او موظف نیست نظر مشاورین را انجام دهد، او می بایست رأی نهایی را، خود بدهد، او باید آموخته باشد که تصمیم پایانی را خود باید با اراده و نظر خود بگیرد. او باید بداند برای تصمیم گیری بهتر فقط باید از نظرات مشاورین بهره بجوید نه بیشتر. باید نظرات بیشتر دیگران، او را در تصمیم گیری بهتر کمک نماید و تصمیم گیری او را آسانتر نماید نه مشکل تر.

با توجه به اینکه مهارت تصمیم گیری در تمام مراحل زندگی مهم است. چه در کارهای ساده و راحت و چه در کارهای پیچیده و سخت و بزرگ. بنابر این هر فرد باید بتواند به نحو مؤثر و فعال در مورد مسائل زندگی خودش تصمیم گیری نماید.

در هر تصمیم گیری باید سه موضوع را در نظر داشت:

الف) وضعیت موجود چیست؟ دقیقا جزئیات مسائلی را که اجازه تصمیم‏‌گیری درست را به شما نداده بیابید و روی کاغذ بنویسید.

ب) وضعیت مطلوب چیست؟ چه انتظاری دارید و به چه نقطه مطلوبی می‏‌خواهید برسید؟ چگونه رضایت شما جلب می‏‌شود؟ آن‏ها را تعیین کنید و یادداشت نمایید.

ج) هدف از رسیدن به وضعیت مطلوب چیست؟ چرا می‏‌خواهید به آن برسید و چرا با رسیدن به آن احساس خوبی خواهید داشت؟ آیا واقعا اگر به آن هدفی که می‏‌خواهید برسید راضی می‏شوید.