تفکّر نقّادانه Critical Thinking
یکی دیگر از مهارت های مهم زندگی تفکّر نقّادانه می باشد، این مهارت، برای این که بتوانیم در زندگی تصمیماتی به موقع، جدّی، درست و مناسب بگیریم، مهم است. به عبارتی، تفکّر نقّادانه جهت دادن و به سامان رساندن تصمیمات می باشد.
ممکن است ما در هر موضوعی مورد هجوم انواع دیدگاههای مختلف و نقادانه قرار بگیریم آنگاه باید خودمان قدرت تجزیه و تحلیل درست داشته باشیم تا بتوانیم به صورت بهینه از انتقادات دیگران حسن استفاده را بنماییم لذا باید نقدکردن و نقد شدن را به کودکانمان آموزش دهیم تا در آینده زندگیشان بتوانند به موقع تصمیم درست بگیرند و از فرصتهای طلایی زندگی خود بهره فراوان ببرند.
به همین منظور باید دانست؛ اولاً تفکّر نقّادانه یک مهارت است که به آموزش احتیاج دارد و ثانیاً به تمرین و ممارست نیازمند است.
حال باید دید تفکّر نقّادانه یعنی چه؟ یعنی قبول یا رد و تعلیق حکمی که در مورد یک مدعا یا باور صادر شده است، که این روند بر اساس روشها، ضوابط و ملاک هایی می باشد.
اساساً ما به سه هدف عمده برای مطرح کردن این ادعا نیازمندیم:
الف) انتقال اطلاعات؛ گاهی انتقاد ما فقط جنبه اطلاع رسانی دارد که فرد مقابل ما مطلبی را نمیداند و ما به او اطلاع میدهیم یا به اشتباه اطلاعاتی را دریافت داشته و ما با اطلاع رسانی درست او را آگاه مینماییم.
ب) تأثیر گذاشتن بر طرز تفکر دیگران؛ گاهی ما قصد تغییر تفکر و باورهای فرد را داریم و میخواهیم نگرش او را تغییر دهیم تا از چالشهای زندگی خود عبور نماید.
ج) تأثیر گذاشتن بر رفتار دیگران؛ گاهی هم چون مخاطب ما دارای رفتارهای نادرستی است ما با تذکر و انتقاد براو قصد تغییر رفتار او را مینماییم.
در تفکّر انتقادی، شما دلایل مدعی را خواستار می شوید و این استدلال را در قالب پیامهای کلامی و با جملات تحلیلی بیان میکنید.
جای سؤال باقی است که چرا باید به تفکر نقادانه روی آوریم و چرا باید به عنوان یکی از مهارت های زندگی آن را بیاموزیم؟
پاسخ این است که چون ما در واقع آن را یک واکنش می دانیم، ممکن است که ما در اعمال و نظرات خود بسیار اشتباه نماییم. این مهارت به ما می آموزد که ما خطاهای مان را کمتر و کمتر نماییم و اقرار نماییم که ضریب اطمینان اَعمال و نظراتمان هیچ گاه کامل و قطعی نیست و هرقدر در امری متبحّر و آگاه هم باشیم باز هم از نظرات دیگران نباید احساس بی نیازی نماییم.
تفکر نقادانه در واقع تحلیل اطلاعات و تجارب ماست. این مهارت به ما می آموزد تا قادر باشیم در برخورد با ارزش ها و فشارهایی که از طرق مختلف به ما وارد می شود، از آنها عبور نماییم و در واقع آسیب پذیری کمتری را دچار شویم.
این تفکر به ما می آموزد که فرد در مقابل هر رفتار و گفتار تسلیم محض نباشد. آموزش این مهارت اعتماد به نفس را زیاد می کند و قدرت تجزیه و تحلیل افکار را افزایش میدهد و ارزش ها و رفتار دیگران را به ما می آموزد.
به عبارت دیگر تفکر نقادانه تلقین پذیری افراد را کاهش می دهد.
برای این که تفکر نقادانه داشته باشیم، باید:
الف) تعمیق موضوع مورد بررسی؛ پس از شنیدن انتقاد آن را ریشه یابی نموده و با تجزیه و تحلیل درست به عمق آن بیاندیشیم تا به نقطه مطلوب برسیم.
ب) طرح سؤالاتی در ارتباط با موضوع؛ وقتی به ما انتقاد میشود، باید سؤالی را درباره انتقادی که به ما شده بنماییم، تا به انگیزشها و علل انتقاد طرف مقابل پی ببریم.
ج) جمع آوری اطلاعات برای پاسخ به سؤالات؛ پس از شنیدن و بررسی انتقاد، اگر پاسخ منطقی داریم بیان نماییم.
د) بررسی اطلاعات جمع آوری شده؛ در این مرحله با توجه به گفت و شنود انجام شده به نتیجهگیری میپردازیم که آیا انتقاد او وارد است یا نه؟
ه) انجام رفتار صحیح؛ اگر انتقاد وارد است رفتار صحیح را برگزینیم.
و) توجه به موضوع، نه گوینده؛ در هنگام توجه به انتقاد نکته مهمی که قابل توجه است این است که به کسی که انتقاد میکند توجه نکنیم بلکه به چیزی که انتقاد میکند توجه نماییم.
انظر الی ما قال ولا تنظر الی من قال؛ به چیزی که میگوید توجه کن نه به کسی که میگوید (امیرالمؤمین ع)