آگاهی از خود Self-awareness
خودآگاهی مهارت دیگری است که سازمان بهداشت جهانی توجه به آن داشته و شاید یکی از اصولی ترین و اساسی ترین مهارت ها است. چرا که پایه عزت نفس و اعتماد بنفس افراد را تشکیل می دهد. و از آن جایی که اعتماد بنفس پایه همه موفقیت ها و پیشرفت های افراد است، لذا مهارت بسیار مهمی است.
باید از کودکی به فرزندان مان بیاموزیم که تو منحصر بفرد هستی، هیچ کس مانند تو نیست، لذا خودت را با کسی مقایسه نکن. همچنین نباید خود ما نیز چنین اشتباه بزرگی را مرتکب شویم. مقایسه با دیگران اشتباه است حتی با نزدیک ترین فرد؛ خواهر، برادر. دلیلی ندارد که چون دیگران از عهده کاری برمی آیند، من هم برآیم. یا فرزند من هم از عهده کار خاصی برآید. یا چون دیگران نمی توانند یا نمی خواهند که کار خاصی را انجام دهند پس من هم انجام ندهم!! هرگاه نقصی در فرزندان مان مشاهده می کنیم که قابل رفع و ترمیم نیست (زشتی چهره، چاقی و…) با آموزه های درست و بجا او را به پذیرش آن ویژگی نامطلوب سوق دهیم نه این که آن را انکار نماییم! نه زشت که نیستی هیچی، خیلی هم خوشگلی!! البته چاقی بده ولی تو اون طوری چاق نیستی!!
پیام مهم این مهارت زندگی این است که: ”هر کس را با خودش مقایسه کنید نه با دیگران“ بنابراین هرکس را با گذشته خودش مقایسه کنید چرا که هر فرد خصوصیات خاصی را دارا می باشد و از توانمندی های معینی سود می برد که دیگری فاقد آن ویژگی ها است لذا نمی توان انتظارات یکسانی از آن ها داشت. در یک رقابت سالم نیز افراد فقط باید بر اساس توانایی های شخصی، با پیشینه خودشان مقایسه شوند نه با دیگران.
هر فردی مسلما دارای ویژگیهای مثبت و منفی است؛ با آموزه های لازم به افراد تعلیم داده میشود که خود را همانگونه که هستند بپذیرند؛ به ویژگیهای مثبت خود افتخار کرده و از ویژگیهای منفی خود فرار نکنند و آنها را منکر نشوند، بلکه درصورت امکان آنها را رفع نموده والا با آنها کنار آیند، یعنی آنها را پذیرفته و غر نزنند.
این مهارت مهم به فرزندان مان می آموزد که قبول مسئولیت ها بایستی با در نظر گرفتن توانمندی های افراد باشد. یعنی باید با در نظر گرفتن نقاط ”ضعف“ و ”قوت“ مسئولیت ها به افراد داده شود. حتی هر فرد نیز باید آنقدر از خودش انتظار داشته باشد که توان آن را دارد نه بیشتر. به عبارت دیگر پا را به اندازه گلیم خود دراز نماید. البته باید سعی نمود نقاط قوت را در خود افزایش و صفات برجسته خود را ارتقاء دهیم و در مورد نقاط ضعف یا در رفع آنها بکوشیم و یا با آنها کنار بیاییم.
لذا جملاتی نظیر: اگر من به جای تو بودم این کار را نمی کردم…
برادرت که در این مدرسه بود، دوستان زیادی داشت…
ببین دیگران همه این گونه رفتار می کنند، پس تو چرا نمی کنی؟…
من که در سن و سال تو بودم چنین و چنان می کردم…
این گونه جملات همه ناشی از نادیده گرفتن تفاوتهای فردی و توجه نکردن به منحصر به فرد بودن اشخاص است. بنابراین، خودآگاهی در واقع توانایی شناخت خود و آگاهی از خصوصیات منحصر به فرد خود می باشد یعنی شناخت ویژگیهای مثبت و منفی و پذیرش پویای آن. ما باید به فرزندان مان بیاموزیم که انتظارات و خواسته های خود را بر اساس نقاط قوت و ضعف خود استوار نمایند. نتیجه آموزش صحیح این مهارت این است که افراد کمال گرا و ایده آل گرا بار نمی آیند.
در این راستا هر فرد باید با سه موضوع آشنا باشد:
الف) باید بداند که فردی منحصر به فرد است.
ب) توانمندی ها، ضعف ها، عوامل استرس زا و حالات هیجانی و عاطفی خود را به خوبی بشناسند.
ج) افراد باید به خوبی انتظارات خود را بر اساس داشته های خود داشته باشند، نه نداشته ها!!